ساقی ار باده از این دست به جام اندازد ۱۵۰

رواق / Ravaq - Podcast tekijän mukaan فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۱۵۰فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلانساقی ار باده از این دست به جام اندازدعارفان را همه در شربِ مُدام اندازدور چُنین زیرِ خَم زلف نهد دانه‌ی خالای بسا مرغِ خِرَد را که به دام اندازدای خوشا (حالت) دولتِ آن مست که در پایِ (حبیب) حریفسر و دستار نداند که کدام اندازدزاهدِ خام که انکارِ مِی و جام کندپخته گردد چو نظر بر میِ خام اندازدروز در کسب هنر کوش که مِی خوردنِ روزدلِ چون آینه در زنگِ ظَلام اندازدآن زمان وقتِ میِ صبح‌فروغ(فروز) است که شبگِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازدباده با محتسبِ شهر ننوشی زنهاربخورد (با تو می) باده‌ات و سنگ به جام اندازدحافظا سر ز کُلَه‌گوشه‌ی خورشید برآربختت ار قرعه بدان ماهِ تمام اندازدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations