دل از من برد و روی از من نهان کرد ۱۳۷

رواق / Ravaq - Podcast tekijän mukaan فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۱۳۷مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلدل از من برد و روی از من نهان کردخدا را با که اين بازی توان کرد؟شب (سحر) تنهايی‌ام در قصد جان بودخيالش لطف‌های بی‌کران کردچرا چون لاله خونين‌دل نباشمکه با من نرگس او سرگران کردکه را گويم که با اين درد جان‌سوزطبيبم قصد جان ناتوان کردبدان سان سوخت چون شمعم که بر منصراحی گريه و بربط فغان کردصبا گر چاره داری وقت وقت استکه درد اشتياقم قصد جان کردميان مهربانان کی (می)توان گفتکه يار ما چنين گفت و چنان کردعدو با جان حافظ آن نکردیکه تير چشم آن ابروکمان کردSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations