هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد ۱۲۱

رواق / Ravaq - Podcast tekijän mukaan فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۱۲۱مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلنهر آن کو خاطر مجموع و يار نازنين داردسعادت همدم او گشت و دولت همنشين داردحريم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل استکسی آن آستان بوسد که جان در آستين دارددهان تنگ شيرينت مگر ملک (مُهر) سليمان استکه نقش خاتم لعلش جهان زير نگين داردلب لعل و خط مشکين چو آنش هست و اينش هست(لب لعل و خط مشکین چو آنش نیست جانش نیست)بنازم دلبر خود را که حسنش آن و اين داردبه خواری منگر ای منعم ضعيفان و نحيفان راکه صدر مجلس عشرت (عزت) گدای (فقیر) رهنشين داردچو بر روی زمين باشی توانايی غنيمت دانکه دوران ناتوانی‌ها بسی زير زمين داردبلاگردان جان و تن دعای مستمندان استکه بيند خير از آن خرمن که ننگ از خوشه‌چين داردصبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبانکه صد جمشيد و کيخسرو غلام کمترين داردو گر گويد نمی‌خواهم چو حافظ عاشق مفلسبگوييدش که سلطان هم گدای (سلطانی گدایی) همنشين داردSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations