ما «نهار» از خونه میاریم

Paradox | پارادوکس - Podcast tekijän mukaan Kambiz - Perjantaisin

Kategoriat:

برنامه جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ سلام من کامبیز حسینی هستم و همین نیم ساعت پیش -گلاب به روتون- وقتی می‌خواستم لیمو رو از وسط با چاقوی سبزی که تازه خریده بودم، نصف کنم انگشتم رو جوری بریدم که یه جایی در اون میانه خوف و رجا استخوان هم دیدم فواره خون چرا من هیچ وقت چسب زخم و اینا ندارم توی خونه؟ داشتم داد و بیداد و آخ و اوخ می‌کردم که همسایه‌ها رسیدند و باند پیچی کردند و الان دارم با یک دست اینارو که می‌بینید تایپ می‌کنم همسایه که اومد باندپیچی کرد، طبیعتاً من رو شرمنده کرد و من هی تشکر تشکر تشکر که گفت «درستش همین بود که بیام» و رفت من موندم و یک دست و یک کیبورد و یک جمله! «درستش این بود که بیام» با خودم گفتم از کی «من» تصمیم گرفتم اون کاری که درسته رو بکنم؟ آیا اصلاً هیچ وقت همچین تصمیمی گرفتم؟ آیا در زندگی، اون کاری که درسته رو می‌کنم یا اون کاری که به نفع منه و توش برام سود داره و لزوماً درست نیست؟ اگه بخوای صادقانه جواب بدی چی میگی به خودت؟ ها؟